سلام
پریشب عجب شبی بود...حتی نمیتونم توصیفش کنم عزیزم... شاید تو هم از توصیف اون شب عاجز باشی... چون میگفتی خیلی زود گذشت... و با همه شبها متفاوت بود... نمیدونم عشق تو قلب ما چقدر پاک و دست نخورده ست اما مطمئنم که عشقی به پاکی عشق ما کمتر تو این زمونه پیدا میشه... به خودم و به داشتن موجود باارزشی مثل تو میبالم... عزیزم... امروز عازم مزار شدی... دیروز وقتی از خونه مون رفتی و خداحافظی کردی دلم خیلی گرفت... نمیتونستم نبودنت و تحمل کنم... همیشه باهم بودن این درد و خیلی بیشتر میکنه... اما وقتی ظهر بهم زنگ زدی و گفتی که رفتنت به ۵شنبه موکول شده نمیدونی چقدر خوشحال شدم... انگار دوباره همه خنده ها مال من شده بود... گفتی بعدازظهر میای خونه مون و من با چه ذوقی منتظر دوباره دیدنت بودم... دیشب هم خونه مون موندی البته با زهرا خواهرت... خیلی دختر ناز و گلیه... خوب معلومه وقتی خودت برای من انقدر خوبی تمام متعلقات و علایقت هم برام همونقدر قشنگه...
دیشب توی حیاط که باهم نشستیم و ازم سوال کردی چرا انقدر تو فکری، سعی کردم ناراحتی و غم دوری رو که داشت قلبم و درهم میشکوند ازت پنهان کنم چون صبح که گریه میکردم همه ش میگفتی بخند چون دلم نمیخواد با چهره گریونت خداحافظی کنم، بخاطر همینم دیشب تا جایی که قدرت داشتم جلوی گریه هامو گرفتم... باهات خندیدم... و باهمدیگه به آسمون پرابر که میگفتی صافه نگاه کردیم... وقتی از جات بلند شدی شاید متوجه قطره های نم اشک تو چشمم نشدی... دلم میخواست تا چشمامو میبستم و دوباره باز میکردم سه شنبه شده بود و تو برگشته بودی... اما میدونستم خیلی بیشتر از اینها باید تحمل کنم... خودت قول دادی ۳شنبه برمیگردی و من امروز که حرکت میکنی تا روز ۳شنبه بدجور بیقرارم... شاید حتی نتونم دیگه وبلاگ و هم آپ کنم... چون هیچ شوق و ذوقی در من نمونده... دلم میخواست امروز صبح برای آخرین بار قبل از سفرت بازم دنبالم میاومدی اما خوب میخواستی بری حموم و من نباید مزاحمت میشدم... کاش حداقل بعدازظهر که حرکت میکنی ظهر یه سر بیای دیدنم... اما نه... اونطوری خداحافظی سخت تر میشه... خوب مهربونم، امیدوارم بتونی با موفقیت کاراتو پیش ببری و من اینجا عاشقانه منتظر برگشتنتم... مواظب خودت باش و واسه من دعا کن که بتونم این چند روزو بدون تو تحمل کنم... طاقت من بدون تو خیلی کمه...!
عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست؟
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
:: بازدید از این مطلب : 847
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0